کت و شلوار

کت شلوار

کت وشلوار

---------------- ----------------
کت و شلوار و پیراهن
کت و شلوار و پیراهن مارک مارکدار مدل سال
نگارش در تاريخ دو شنبه 11 ارديبهشت 1396برچسب:, توسط رامش

مقام علمی و فضایل حضرت عباس (ع)

در روزهاى كودكى حضرت عباس، پدر گرانقدرش امام علی(ع) چون آيينه معرفت، ايمان، دانايى و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانى‏اش بر وى تاثير مى‏نهاد. او از دانش و بينش حضرت امام على(ع) بهره مى‏برد. حضرت در باره تكامل و پويايى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در كودكى علم آموخت و به سان نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مى‏گيرد، از من معارف فرا گرفت.

در آغازين روزهايى كه الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو يك. عباس گفت: يك حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت: شرم مى‏كنم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ‏ام، دو بگويم.
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده ‏اى پاك و مبارك براى ايام نوجوانى و جوانى عباس فراهم كرد تا در آينده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه كه على(ع) با نگاه بصيرت‏ آميز خود آينده عباس را نظاره مى‏كرد، با لبختدى رضايت ‏آميز، سرشك غم از ديدگان جارى مى‏كرد و چون همسر مهربانش از علت گريه مى‏پرسيد، مى‏فرمود: دستان عباس در راه يارى حسين(ع) قطع خواهد شد.

آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنين خبر مى‏داد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمويش جعفر بن ‏ابى‏طالب در بهشت پرواز كند. محبت پدرى گاه امام على(ع) را بر آن مى‏داشت تا پاره پيكرش را ببوسد ، ببويد و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اينرو لحظه‏اى عباس را از خود دور نمى‏ساخت. فرزند پاكدل على(ع) در مدت ۱۴ سال و چهل و هفت روز، كه با پدر زيست، هميشه در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار او حضور داشت.

در ايام دشوار خلافت، لحظه ‏اى از وى جدا نشد و آنگاه كه در سال‏۳۷ هجرى قمرى جنگ صفين پيش آمد، با آن كه حدود دوازده سال داشت، حماسه‏اى جاويد آفريد.

مقام علمي حضرت عباس (ع)
حضرت عباس (ع) در خانه اي زاده شد كه جايگاه دانش و حكمت بود. آن جناب از محضر اميرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسين (ع) كسب فيض كردند و از مقام والاي علمي برخوردار شدند.

لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است كه فرموده اند: زق العلم زقا، يعني همان طور كه پرنده به جوجه خود مستقيماً غذا مي دهد، اهل بيت (ع) نيز مستقيماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند.

علامه محقق، شيخ عبدالله ممقاني، در كتاب نفيس تنقيح المقال، در مورد مقام علمي و معنوي ايشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقيه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصيتي عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود.

ايثار و جانبازي، راز و رمز تعالي حضرت عباس (ع):
با توجه به رواياتي كه در شان حضرت عباس (ع) از ائمه عليهم السلام رسيده و در آن به ايثار و فداكاري در راه امام خويش تصريح شده است، به روشني، فضيلت و مقام آن بزرگوار آشكار مي شود. حضرت عباس (ع) فرزند كسي است كه آيه ( و من الناس يشري نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-۲۰۷) در شانس نازل شد و از سلاله دودماني است كه اسوه ايثار و از خودگذشتگي بودند و سوره هل اتي، در شان ايثار ايشان نازل شده است.

فداكاري، ايثار و جانبازي در اسلام و مكتب اهل بيت عليهم السلام از جايگاه ويژه اي برخوردار است؛ به طوري كه اميرمومنان در جايي ايثار را برترين فضيلت اخلاقي مي داند.

در جايي ديگر، امام علي (ع) ايثار را بالاترين عبادت معرفي مي نمايد و در روايتي ديگر غايت و هدف تمام مكارم اخلاقي را ايثار و از خودگذشتگي مي داند.

علي (ع) در قسمتي از نامه خود به حارث همداني مي فرمايد: بدان كه برترين مومنان كسي است كه در گذشتن از جان و خانواده و مال خويش از ديگر مومنان برتر باشد.

حال در اينجا اين سوال مطرح مي شود كه، مگر ساير شهيدان از جان خود نگذشتند، پس چه چيزي حضرت عباس را از ساير شهيدان متمايز مي سازد؟

جواب اين است كه معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهيدان والاتر و اطاعتش از امام خويش، كاملتر بود. براساس ديدگاه اسلام و مكتب اهل بيت (ع) آنچه اعمال نيك را از يكديگر متمايز مي سازد و ارزش اعمال را متفاوت مي كند، همان معرفت و بينش و نيت شخص است و كلام پيامبر اسلام (ص) كه فرمود: (ضربه علي يوم الخندق افضل من عباده الثقلين) شايد ناظر به اين معنا باشد.

در ضمن رواياتي كه در مورد ثواب و عقاب عمل به صورتهاي گوناگون و متفاوت نقل شده، به اين دليل است كه ثواب يا عذاب يك عمل معين، با توجه به معرفت و نيت عامل آن متفاوت مي شود. به عنوان مثال، ثواب زيارت امام رضا (ع) در روايتهاي معتبر به صور متفاوت نقل شده است و در بعضي روايات تصريح شده كه اين تفاوت ثواب، به دليل تفاوت در معرفت اشخاص است.

آري حضرت ابوالفضل العباس (ع) با كمال معرفت در راه دين و امام خويش جانبازي نمود و مراحل كمال و تعالي را طي كرد.

فضايل حضرت عباس(ع)

۱- ادب: حضرت امام على(ع) از همان اوايل خردسالی حضرت عباس(ع) ، توجه خاصی به تربيت او داشت و او را به تلاشها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزى، تقويت روح و جسم، تيراندازى، شمشيرزنی و ساير فضايل اخلاقی ، تعليم و عادت داده بود.

روايت شده است که حضرت عباس(ع) بدون اجازه در کنار امام حسين(ع) نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولايش می نشست. او تربيت شده حضرت على(ع) است که از همين مکتب درخشان درس ادب آموخته بود.

حضرت عباس (ع) هيچگاه به خود اجازه نداد امام حسین (ع ) را برادر خطاب نمايد مگر در لحظه شهادت که فرمود ای برادر مرا درياب.

۲- يقين:( درجه بالای ايمان) ويژگی است که کمتر درغير معصوم ايجاد می شود ، اما حضرت عباس(ع) از همان کودکى، يقين به وجود آفريدگار يکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ويژگی مستظهر به عنايات الهی بود و از اين رهگذر ويژگی های ديگر خود را متبلور می ساخت.

۳- وفا: وفای او نسبت به اهل بيت عليهم السلام به غايت زياد و در خور نخستين است. در وفا همين بس که باقر شريف قريشى، نويسنده عرب زبان معاصر، در کتاب” حياة الامام حسين بن علی عليهما السلام ” می نويسد:” در تاريخ انسانيت، در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادق تر و فراگيرتر و با وفاتر از برادری ابوالفضل (ع ) نسبت به برادر بزرگوارش امام حسين(ع) نمی توان يافت که براستی همه ارزشهای انسانی و نمونه های بزرگواری را در بر داشت.”

۴- دلاورى: دلاوری وشجاعت حضرت عباس(ع) نه تنها در حماسه کربلا نمايانگر بود، بلکه در صفين نيز نمايان شده بود به ويژه در جنگ صفين افراد زيادی را کشت و حيرت همگان را از آن دلاوری برانگيخت.

نگارش در تاريخ دو شنبه 13 ارديبهشت 1396برچسب:, توسط رامش

چند معجزه از حضرت عباس (ع)

دو پسرم را از حضرت عباس علیه السلام گرفته ام!
نقل‌ می‌کنند: در بروجرد فردی‌ یهودی‌ موسوم‌ به‌ یوسف‌ و معروف‌ به‌ دکتر بود که‌ ثروت‌ زیادی‌داشت‌، ولی‌ فرزند نداشت‌. برای‌ پیدا کردن‌ فرزند، چند زن‌ به‌ همسری‌ گرفت‌ امّا از هیچ‌ کدام‌فرزندی‌ به‌ دنیا نیامد. هر چه‌ خودش‌ می‌دانست‌ و هر چه‌ نیز دیگران‌ گفتند، از دعا و دارو، به‌ کاربست‌ و عمل‌ کرد، ولی‌ اینها نیر اثر نبخشید.
روزی‌ مأیوس‌ نشسته‌ بود، مرد مسلمانی‌ نزد او آمد و پرسید: چرا افسرده‌ای‌؟! گفت‌: چرا افسرده‌نباشم‌؟ چند میلیون‌ ریال‌ مال‌ و ثروت‌ جمع‌ کرده‌ام‌ برای‌ دشمنان‌! زیرا فرزند ندارم‌ که‌ بعد از مرگم‌مالک‌ آنها شود، اوقاف‌ وارث‌ ثروت‌ من‌ می‌شود.
آن‌ مسلمان‌ پاک‌ طینت‌ گفت‌: من‌ راه‌ خوبی‌ بهتر از راه‌ تو می‌دانم‌، اگر توفیق‌ داشته‌ باشی‌ می‌توانی‌از آن‌ طریق‌ به‌ مقصودت‌ نایل‌ شوی‌. ما مسلمانها یک‌ باب‌ الحوائج‌ داریم‌ که‌ نامش‌ ابوالفضل‌العبّاس‌علیه‌السلام‌ است‌. هر که‌ به‌ آن‌ بزرگوار متوسّل‌ بشود نااُمید نمی‌شود. ما به‌ آن‌ حضرت‌متوسل‌ می‌شویم‌ و حاجتمان‌ را به‌ وسیلة‌ او از خدا می‌گیریم‌. تو هم‌ مخفی‌ خدمت‌ آن‌ حضرت‌برو و عرض‌ حاجت‌ کن‌، تا فرزنددار شوی‌.
دکتر یوسف‌ می‌گوید: حرف‌ این‌ مرد مسلمان‌ رابه‌ گوش‌ گرفته‌ و، مخفی‌ از چشم‌ زنها و همسایه‌هاو مردم‌، با قافله‌ای‌ به‌ سوی‌ کربلا حرکت‌ کردم‌. در آنجا وارد حرم‌ حضرت‌ ابوالفضل‌العبّاس‌علیه‌السلام‌ شده‌ و عرض‌ کردم‌: آقا، دشمن‌ تو و دشمن‌ پدرت‌ در خانه‌ات‌ آمده‌ و عرض‌حاجت‌ دارد، حاشا به‌ شما که‌ مرا نااُمید برگردانی‌.
باری‌، حاجت‌ خود را اظهار داشته‌ و از حرم‌ بیرون‌ آمدم‌ و باز به‌ طور مخفی‌ با قافلة‌ دیگری‌ به‌بروجرد برگشتم‌. پس‌ از سه‌ ماه‌ زنم‌ حامله‌ شد و چون‌ فرزند پسری‌ به‌ دنیا آورد من‌ نامش‌ را غلام‌عبّاس‌ نهادم‌. چندی‌ بعد نیز برای‌ بار دوّم‌ حامله‌ شد و چون‌ باز پسری‌ به‌ دنیا آورد این‌ بار نامش‌ راغلام‌ حسین‌ گذاشتم‌.
یهودیهای‌ بروجرد مطلب‌ را فهمیده‌ اعتراضها به‌ من‌ کردند که‌ چرا اسم‌ مسلمانان‌ را روی‌ پسرانت‌گذاشته‌ای‌؟! هر چه‌ دلیل‌ آوردم‌ نشد. عاقبت‌، به‌ آنها گفتم‌ که‌ قضیّه‌ از چه‌ قرار است‌.
بدآنهاگفتم‌ که‌: این‌ دو پسر را از حضرت‌ ابوالفضل‌ العبّاس‌علیه‌السلام‌ گرفته‌ام‌ و جریان‌ را از اوّل‌ تاآخر برایشان‌ نقل‌ کردم‌.
نقل‌ می‌کنند: آن‌ یهودی‌ تا زنده‌ بود به‌ علما و سادات‌ احترام‌ کامل‌ می‌گذاشت‌، ولی‌ همچنان‌ دردین‌ یهود باقی‌ بود.

به برکت حضرت عباس علیه السلام شفا یافتم و مسلمان شدم!
یکی‌ از بزرگان‌ اهل‌ منبر نقل‌ کرد از واعظی‌ شنیدم‌ که‌ می‌گفت‌:
من‌ در قوچان‌ بودم‌، یک‌ یهودی‌ مرا برای‌ روضه‌ خواندن‌ به‌ خانه‌اش‌ دعوت‌ کرد! من‌ شگفت‌زده‌ به‌ خانه‌اش‌ رفم‌ و او گفت‌: می‌خواهم‌ مسلمان‌ شوم‌. علّت‌ اسلام‌ آوردن‌ وی‌ را پرسیدم‌، گفت‌همسر من‌ بیمار بود. دیشب‌ موقعی‌ که‌ از تجارتخانه‌ام‌ وارد منزل‌ شدم‌، دیدم‌ بسیار گران‌ است‌. ازعلّت‌ گریه‌اش‌ سؤال‌ کردم‌، در پاسخ‌ گفت‌: شوهرم‌، من‌ از شما شرمنده‌ام‌؛ زیرا حدود هفده‌ سال‌است‌ که‌ به‌ مرض‌ روماتیسم‌ پا دچارم‌ و بکلی‌ از حرکت‌ کردن‌ عاجز می‌باشم‌ و با آنکه‌ شما هزینة‌فراوانی‌ صرف‌ نموده‌اید، از بهبودی‌ نااُمیدم‌. امشب‌ می‌خواهم‌ به‌ حضرت‌ ابی‌ الفضل‌علیه‌السلام‌مسلمانان‌، متوسّل‌ شوم‌، زیرا بعضی‌ از اوقات‌ می‌دیدم‌ زنان‌ مسلمان‌ یکدیگر را برای‌ روضه‌ خبرمی‌کردند و چون‌ من‌ از آنان‌ پرسش‌ می‌کردم‌ چه‌ خبر است‌؟ می‌گفتند: ما در مجلس‌ عزاداری‌حاضر می‌شویم‌ و در آنجا متوسّل‌ به‌ حضرت‌ عبّاس‌علیه‌السلام‌ می‌گردیم‌ و خداوند به‌ واسطة‌ این‌توسل‌ به‌ آن‌ سرور بشوم‌ و برای‌ مظلومیت‌ او اشک‌ بریزم‌. چنانچه‌ شفا یافتم‌ آیا حاضری‌ مسلمان‌شوی‌؟
گفتم‌: بلی‌. و دیدم‌ با گره‌ می‌گفت‌: یا اباالفضل‌، یا اباالفضل‌! مدتی‌ بعد مرا خواب‌ در ربود طولی‌نکشید که‌ شنیدم‌ می‌گوید: برخیز، نگاه‌ کن‌! برخاستم‌ و دیدم‌ اطاِ که‌ تاریک‌ بود، روشن‌ شده‌ وزوجه‌ام‌، با حال‌ سلامتی‌، در صورتیکه‌ نمی‌توانست‌ بایستد، برپا ایستاده‌ و می‌گوید: الا´ن‌ حضرت‌ابی‌ الفضل‌علیه‌السلام‌ در اینجا بود. گفتم‌: ماجرا را بازگو کن‌.
گفت‌: شما که‌ خوابیدید، من‌ آن‌ قدر تضرّع‌ و زاری‌ کردم‌ کردم‌ تا به‌ خواب‌ رفتم‌. در عالم‌ رؤیا دیدم‌یک‌ آقای‌ جلیل‌ القدری‌ به‌ من‌ فرمود: بلندشو. عرض‌ کردم‌: قدرت‌ برخاستن‌ ندارم‌، و افزودم‌دست‌ خود را به‌ من‌ بدهید شاید بتوانم‌ حرکتی‌ نمایم‌. مشاهده‌ نمودم‌ که‌ محزون‌ شد. سپس‌ملاحظه‌ کردم‌ دیدم‌ دست‌ در بدن‌ ندارد.
یهودی‌ پس‌ از نقل‌ نقل‌ داستان‌ فوِ افزود: اکنون‌ ما دو نفر به‌ شرف‌ اسلام‌ مشرّف‌ می‌شویم‌ و بعداًمجلس‌ با شکوهی‌ تشکیل‌ داده‌ و این‌ کرامت‌ حضرت‌ عبّاس‌علیه‌السلام‌ را برای‌ خویشان‌ ودیگران‌ بازگو می‌کنیم‌ و جمعیت‌ زیادی‌ را به‌ اسلام‌ گرایش‌ می‌دهیم‌.
نذر مهندس یهودی برای قمر بنی هاشم علیه السلام
حجة‌ الاسلام‌ والمسلمین‌ جناب‌ آقای‌ سیّد محسن‌ موسوی‌، یکی‌ از مروّجین‌ مکتب‌ اهل‌ بیت‌عصمت‌ و طهارت‌علیه‌السلام‌، در شب‌ ششم‌ شعبان‌ المعظّم‌ ۱۴۱۴ ه‌.ِ در مسجد مقدّس‌جملکران‌، از عموی‌ گرامی‌ خودش‌ جناب‌ آقای‌ مهندس‌ سیّد محمّد رضا موسوی‌ نقل‌ کرد که‌:
آقای‌ مهندس‌ یک‌ رفیق‌ یهودی‌ داشت‌ که‌ از داشتن‌ فرزند محروم‌ بود. وی‌ برای‌ معالجه‌ به‌خیلی‌ از اطبّا مراجعه‌ کرده‌ و حتی‌ به‌ اروپا هم‌ رفته‌ بود، ولی‌ نتیجه‌ نگرفته‌ بود. آقای‌ موسوی‌ به‌ایشان‌ می‌فرماید: ما یک‌ ابوالفضل‌علیه‌السلام‌ برای‌ ایشان‌ نذری‌ بکن‌، امید است‌ نتیجه‌ بگیری‌ ومشکلت‌ حل‌ شود.
آقای‌ یهودی‌ می‌گوید: من‌ نمی‌دانم‌ برنامة‌ نذر ابوالفضل‌علیه‌السلام‌ به‌ چه‌ نحو است‌، تا انجام‌ دهم‌و به‌ هدف‌ برسم‌. شما از طرف‌ من‌ نذری‌ بکن‌ آقای‌ مهندس‌ موسوی‌ می‌فرماید من‌ گوسفندی‌ نذرکردم‌ که‌ از طرف‌ رفیق‌ یهودی‌ ام‌ که‌ انشاءالله اگر بچّه‌دار شد گوسفن‌ را قربانی‌ کنیم‌. آقای‌ یهودی‌ به‌آمریکا می‌رود و پس‌ از مدتی‌ تلفن‌ می‌کند که‌ آقای‌ موسوی‌ آن‌ نذری‌ را که‌ برای‌ حضرت‌ابوالفضل‌علیه‌السلام‌ کرده‌ بودید طبق‌ رسوم‌ خودتان‌ انجام‌ بدهید، به‌ عنایت‌ حضرت‌ قمربنی‌هاشم‌علیه‌السلام‌ چند ماهی‌ است‌ که‌ زنم‌ حامله‌ شده‌ است‌. سپس‌ جناب‌ آقای‌ مهندس‌سیّدمحمّد رضا موسوی‌ هم‌ آن‌ نذر را انجام‌ داده‌ و طبق‌ معمول‌ به‌ نام‌ حضرت‌ قمر بنی‌ هاشم‌ابوالفضل‌ العبّاس‌علیه‌السلام‌ گوسفندی‌ قربانی‌ کردند که‌ تقسیم‌ شد.

یک روضة ابالفضل برایم بخوان!
حجّة‌ الاسلام‌ والمسلمین‌ آقای‌ حاج‌ سیّد علی‌ موحّد ابطحی‌ اصفهانی‌ نقل‌ کردند:
حدود ۲۵ سال‌ قبل‌ که‌ مسجد الهادی‌ (واقع‌ در خیابان‌ سیّد علی‌ خان‌، نزدیک‌ چهار باغ‌) راساختند، مسجد برنامه‌های‌ گسترده‌ای‌ داشت‌ بهترین‌ گوینده‌ها و خطبای‌ اصفهان‌ در این‌ مراسم‌روضه‌ خوانی‌ گسترده‌ای‌ داشت‌. بهترین‌ گوید این‌ پول‌ را به‌ حجّة‌ الاسلام‌ والمسلمین‌ حاج‌ احمدآقا امامی‌ بدهید و بگویید یک‌ روضة‌ اباالفضل‌ برای‌ من‌ بخواند. متصدی‌ مسجد می‌گوید: شمایهودیها، در هر کاری‌ فتنه‌ می‌کنید؛ در روضه‌ خوانی‌ هم‌ فتنه‌؟!
یهودی‌، با حالت‌ گریه‌، می‌گوید: ما در هر چیزی‌ فتنه‌ بورزیم‌، نسبت‌ به‌ آقا ابوالفضل‌العبّاس‌علیه‌السلام‌ فتنه‌ نمی‌کنیم‌. سؤال‌ می‌کند: پس‌ چه‌ شده‌ که‌ پول‌ می‌دهی‌ و چنین‌ تقاضایی‌ رامی‌نمایی‌؟ می‌گوید:
دیروز آقای‌ امامی‌ روضة‌ اباالفضل‌علیه‌السلام‌ را خواندند و در ضمن‌ صحبت‌ گفتند هر کس‌ پناه‌ به‌ایشان‌ آورد او را محروم‌ نمی‌کنند؛ خواه‌ یهودی‌ باشد خواه‌ نصرانی‌. با شنیدن‌ این‌ سخن‌ ناگاه‌ به‌یاد بچّة‌ پسرم‌ افتادم‌ که‌ اثر نرمی‌ استخوان‌ و جواب‌ یأس‌ دکترها ما را ناراحت‌ کرده‌ بود، و گریه‌کردم‌: آقا، اباالفضل‌، من‌ شما را نمی‌شناسم‌، امّا بنا به‌ گفتة‌ این‌ آقا برای‌ شفای‌ پسرم‌ متوسّل‌ به‌ شمامی‌شوم‌، مرا محروم‌ نکنید. گریان‌ شدم‌ و حالی‌ پیدا کردم‌. وقتی‌ به‌ خانه‌ آمدم‌، دیدم‌ فرزندم‌ راه‌می‌رود! از زنم‌ پرسیدم‌: چه‌ شد که‌ به‌ راه‌ افتاد؟! گفت‌: نمی‌دانم‌؛ فقط‌ دیدم‌ دستش‌ را به‌ دیوارگرفت‌ و شروع‌ به‌ راه‌ رفتن‌ کرد. گریه‌ مرا گرفت‌. زنم‌ پرسید: چرا گریه‌ می‌کنی‌؟! باید خوشحال‌باشی‌! گفتم‌ داستان‌ از این‌ قرار است‌ و این‌ گریة‌ شوِ است‌ که‌ چگونه‌ آقا اباالفضل‌ مرا موردعنایت‌ قرار داده‌ و واسطه‌ شدند و خداوند بچّة‌ مرا شفا داد

.
صد دینار حواله حضرت اباالفضل العباس علیه السلام

ثقه الاسلام جناب آقای حاج شیخ علی رضا گل محمدی ابهری زنجانی، شب ۲۷ جمادی الثانیه سال ۱۴۱۶ هـ ق در حرم مطهر کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام نقل کرد:
یکی از اهالی کربلا، عربی را می‌بیند که در حرم حضرت قمر بنی  هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام کنار ضریح مطهر ایستاده و با حضرت سخن می‌گوید.
آقا جان، صد دینار از شما پول ‌می‌خواهم؛ می‌د‌هی که بده و اگر نمی‌دهی می‌روم به حرم حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام شکایت شما را به آن حضرت می‌کنم.
سپس سرش را به طرف ضریح مطهر برده و می‌گوید: فهمیدم، فهمیدم! و از حرم بیرون می‌رود. عرب مزبور به بازار رفته و به یکی از مغازه داران می‌گوید: آقا فرموده است صد دینار به من بده. او می‌گوید: نشانی شما از آقا چیست؟ می‌گوید: به این نشان، که پسر شما مریض شده و شما صد دینار نذر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام کردی؛ بده! و او هم صد دینار را می‌دهد.
ناقل می‌گوید: به مرد عرب گفتم: چطور شد با حضرت صحبت کردی و نتیجه گرفتی. گفت: به حضرت گفتم اگر پول ندهی، میروم شکایت شما را به برادرت امام حسین علیه السلام می‌کنم. اینجا بود که دیدم حضرت، داخل ضریح ظاهر شد و در حالیکه روی صندلی نشسته بود، حواله‌ای به من داد.من هم رفتم و از بازار گرفتم.

نگارش در تاريخ دو شنبه 11 ارديبهشت 1396برچسب:, توسط رامش

تور کربلا

تور کربلا هوایی ، تور زمینی کربلا را با ما تجربه کنید.

شرکت مسافرتی سعادت سیر گیتی افتخار برگزاری تخصصی انوع پکیج های تور کربلا هوایی و تور زمینی کربلا با مجوز رسمی از سازمان ميراث فرهنگی و صنايع دستی و گردشگری زیر نظر سازمان حج و زیارت را دارد . این شرکت جزو اولین شرکت های خدمات تور زیارتی کربلا می باشد که خوشنامی و اعتبار چندین ساله خود را مدیون اعتماد زائران کربلا می داند.

برای سفر زیارتی کربلا از کجا شروع کنیم ؟

گام اول : تعیین زمان مناسب سفر به عتبات عالیات

گام دوم : انتخاب یک آژانس مسافرتی مناسب و خوشنام ( نظر مسافران انواع تورهای زیارتی کربلا و عتبات شرط خوشنامی است).

گام سوم : کسب اطلاعات لازم درباره تور کربلا مانند : تور های ویژه کربلا ، قیمت تور کربلا هوایی و زمینی ، خدمات تورهای کربلا که ارائه می شود ، هتل های کربلا و نجف ، مدت زمان اقامت در کربلا ، نجف ، کاظمین و سامراء ، تور لحظه آخری کربلا ، مکان های زیارتی کربلا و نجف و …

گام چهارم : خرید و ثبت نام تور کربلا

مکان های زیارتی کربلا

حرم مطهر امام حسین (ع) – حرم مطهر حضرت عباس (س) – مقام حضرت علی اکبر (ع) و مقام حضرت علی اصغر (س) – تل زینبیه – کف العباس – مقام صاحب الزمان (عج) – باغ امام صادق (ع) و …

مکان های زیارتی نجف

مسجد سهله – مسجد کوفه – قبرستان وادی السلام – دو طفلان مسلم – مقبره دختر امام حسن (ع) و …

تور کربلا

تور کربلا

انواع تورهای ویژه کربلا :

  • کربلا ویژه اربعین
  • کربلا ویژه عرفه
  • کربلا ویژه عاشورا
  • کربلا ویژه ۲۸ صفر
  • کربلا ویژه نیمه شعبان
  • کربلا ویژه شبهای قدر
  • کربلا ویژه عید فطر
  • کربلا ویژه عید نوروز

انواع تورهای کربلا از تهران برای گروه های خاص :

  • تور هوایی کربلا برای فرهنگیان
  • تور هوایی کربلا برای بازنشستگان
  • تور هوایی کربلا برای کارمندان دولت
  • تور هوایی کربلا دانشجویی

قیمت تور کربلا

هتل های کربلا و نجف

مدارک مورد نیاز برای سفر کربلا چیست ؟

اصل پاسپورت و ۲ قطعه عکس رنگی ۴*۳ زمینه سفید

چگونه ویزای کربلا بگیریم ؟

چگونه از تور اقساطی کربلا استفاده کنیم ؟

پيوند هاي روزانه

اسلایدر

---------------------- ----------------------